عاشقانه های یواشکی

ساخت وبلاگ
با تمام وجودم،ب تمام مادرای قویی ک با وجود هزاران هزار مشکلی ک دارن،بازم مثل کوه پشت بچه شون میمونن و معنی مسئولیت پذیری رو میفهمن افتخار میکنمامروز تو درمانگاه پسر جوونی رو داشتیم ک یه بیماری خاص داشت ،ی جوون ک اسیر جسم یک بچه شده بود و مادری ک قوی بود،از ظاهرش معلوم بود جز افراد با درآمد خیییییلی پائینه ولی محکم پشت پسرش ایستاده بود-------دیدن والدین نامناسب هم ب شدت اعصابمو بهم میریزهصد بار ب ب عاشقانه های یواشکی...
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : مامانا,هاشون, نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 189 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 0:44

جهت سوزوندن دلتون بایدخدمتتون عرض کنم ک آقا ما دیروز برامون دوست پسر پیدا شد،اسمشم رضا بود تازه(:خعلیم شیک عاشق ما شده بود،ینی عاشق شماره مون شده بود بیشتر،در واقع از نسل اصیل شماره الکی بگیرها بود(((:خلاصه ک آپشناش خعلی زیاد بود و علاوه بر اصالت،بسیور بسیور صداقتم داشت،در حدی ک وقتی همسرمان،باهاش تماس گرفت،ایشون فرموده بودن عهههههه ی خانومه جواب داده بود اول((((:تازه مجدد خودشو معرفیم کرده بود((( عاشقانه های یواشکی...
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : دوست, نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 203 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 0:44

دیشب با بازی بزن بزن همسر و جناب برادر شروع شد(ی جور بازیه شبیه نون بیار کباب ببر ولی اسمشو نمیدونم) بعدم تا ساعت ۲ نصف شب پانتومیم بازی کردیم و خندیدیم((((: اینکه آخاهی چهارساعت داشت خودشو میکشت ک قلیه ماهی رو حالیه من کنه و من هررررچیزی گفتم ب جز قلیه ماهی((((: فک کن آخاهی خودشو انداخت زمین و هی قل خورد و من داشتم داد میزدم چرخش ماااااهی،چرخش ماااااهی(((((= آخاهی دیگه نشسته بود وسط خونه خودشو می عاشقانه های یواشکی...
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 219 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 15:59

امروز صبح برای اولین بار پروسه ی شماره دادن و شماره گرفتن رو دیدم(((: آقاهه خییییییلی طبیعی ی کارت رو داد دست ی دختر،دختره ی چهره خیییییلی ساده داشت و چادری هم بود اتفاقا،بهش میخورد آخرای دبیرستان باشه ولی آقاهه خیلی بزرگتر نشون میداد،شاید۲۴-۲۵ ساله حالا اینا ب کنار،از اونجایی ک اصلا تجربه ای در این زمینه نداشتم و از اونجایی ک انققققد این پروسه سریع و طبیعی اتفاق افتاد ک فکرای تو ذهن من ب ترتیب ای عاشقانه های یواشکی...
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : اولین,تجربه, نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 210 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 15:59

۱:زندگی بدون کتاب مثل سیاهچاله میمونه،پر از هیچی،گنگ و نامفهوم۲:از این ب بعد هر ۵ شنبه وزنم رو اینجا ثبت میکنم(: طبق برنامه ریزیم باید ان شالله تا آخر آبان ب وزن دل خواهم برسم(:۳:ب شدت نسبت ب هر جمع و شلوغی گارد پیدا کردم و انقد عاشق خلوتم شدم ک اصلا دوست ندارم بهمش بزنم،پنجشنبه ی مهمونی تو راهه و اصلنه اصلنه اصلا دلم نمیخواد برم،ی حصار ضخیم دورم کشیدم ک ب شدت عاشقانه های یواشکی...
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : هستیم,نرفت,عاشقی,دیوانگی, نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 215 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 14:01

اول اینکه وقتی پیامای تبریکتون رو دیدم واااااااقعا شگفت زده شدم،خیییییییییلی باحالین(((: عاااااااشقتونم،فکرشم نمیکردم یادتون بمونه((:دوم اینکه آخاهی برام جشن تولد سوپرایزی گرفت با کلی از این بادکنکا ک توش چراغه((((: ولی خب کلی ماجرا پشت سرشه ک تعریف میکنم براتون(((:سوم اینکه امروز خواهر و برادرم اومدن پیشمون و من با خواهرم رفتم دانشگاه و همممممممه بلا استثنا&n عاشقانه های یواشکی...
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 211 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 14:01

دو تایی رفتیم تو مغازه ک بنده ی بسته نون رژیمی بخرم،نتیجه اش این شد ک با ۶ تاااااااا بسته نون از مغازه اومدیم بیرون/: ینی ب محض اینکه فروشنده گفت هر ۵ تا،۱ دونه اشانتیون داره،ی نگاه مریم ب من کرد و ی نگاهم من ب مریم و بعد در کسری از ثانیه دیدم مریم بدو بدو رفته ی بسته برداشته با خر ذوقی میگه اشانتیونش مال من((: هیچی دیگه،برای یه اشانتیون،۴۱ تومن پول نون دادم،اونم نون خشششششک((((: ینی ی بار نشده ما عاشقانه های یواشکی...
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : اشانتیون, نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 171 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 17:43

میترسم این روزا،احمقانه است ولی ته دلم واقعا ی ترس بزرگه ک یهو آرامش درونی این روزا تموم شه نمیدونم این آرامش یهو  از کجا اومده و میترسم ب همون یهویی ک اومده بخواد بره دلم میخواد بمونه حالا حالا ها همیه قیل و قالای دنیا برام بی معنی شده،دلم میخواد با خودم تنها باشم،فکر کنم،کتاب بخونم،برنامه ریزی کنم و ب برنامه هام برسم +امروز تو جاده،وسط چند خط معمولیه یک کتاب معمولی انقد تو رویا غرق شدم و تو اون صحنه کنار شخصیت کتاب بودم ک ناخودآگاه براش اشک ریختم،اگه مرد بودم  احتمالا راننده کامیون میشدم((: +امروز 5 دقه از دست یکی نارحت شدم و بعد بلافاصله انقد کارم ب نظرم حقیر اومد ک از خودم خجالت کشیدم،امید عاشقانه های یواشکی...
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : بنشین,کنارم,بنوش, نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 221 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 18:18

واااااااااای بعد چهارسال شمع تولد فوت کردم(((((: بهترین تولد عمرم بود،غافلگیرانه،خصوصی،پر از حس خوب و کادوهای خوووووووووب و ۵ روز زودتر((((: میدونم خیلیاتون میدونین چی کادو گرفتم و ب تبعش میدونین چالش جدیه زندگیم چیه((: بععععععله ۳ هفته است رژیم گرفتم و امروزم ترازو وزن کشی و ترازو آشپزخونه کادو گرفتم از مریم(((: انققققققققققققد لازمشون داشتم ک اصن باورم نمیشه حالا یهو دارمشون(((: خییییییلی خره خیییییییییلی،تنها کسیه ک کامل میشناسم و میفهمه چی میخوام و چی میگم((: خداجونم شکرت برای بودنش((: عاشقانه های یواشکی...
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : شهریوری,زودتر,همیشه,اومد, نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 215 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 18:18